امروز داشتم دو اثر ملی میهنی از جدیدترین و زیباترین تصنیف های استاد همایون شجریان رو گوش میکردم، با نامهای “ایران” و “خلیج پارس” ، در همون حالت که تو حال هوای ایران بودم یه ایمیل به دستم رسید با تیتر “پرتاب گل به سوی آرامگاه کوروش بزرگ در لحظه سال تحویل” در اون ایمیل نوشته شده بود که چندین سال است در آستانه ی نوروز جوان ها با رنج راهی طولانی و با  پای پیاده  خودشان را به آنجا می رسانند تا تحویل سال نو را در کنار آرامگاه کورش سر کنند. روز زمین سفره هفت سین شان را روی زمین  پهن کنند، و در لحظه تحویل سال نو به سوی آرامگاه گل پرتاب کنند.

وقتی داشتم تصنیف استاد رو گوش میدادم و عکسها رو میدیدیم موهای تنم سیخ شد و بی اختیار شروع به گریه کردم، برای مهر و وفای این جوانان و هم میهنان عزیزم، برای این تاریخ و فرهنگ ارزشمند، برای عظمت و تنهایی کوروش بزرگ، برای مردی که در وصیتش حرفی زده که روح ایرانی رو به اوج میبره : پس از مرگ بدنم را مومیایی نکنید و در طلا و زیور آلات و یا امثال آن نپوشانید . زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های بدنم خاک ایران را تشکیل دهد .
چه افتخاری برای انسان بالاتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود.




دانلود تصنیف ایران – لینک مستقیم

» آهنگساز: علی قمصری
» خواننــده: همایون شجریان
» کلام: حسین فرهنگ‌مهر

پر و بالش خونین، خسته از راه دراز
گاه نزدیکِ زمین، گاه در اوج بُوَد در پرواز
آمده از سدگانی بس دور
از ستم‌های فراوان رنجور
کی شود تا که دگربار گشاید پر و بال؟
سایه‌گستر شود از آن سوی دریای پرآوازه‌ی پارس
بر میان‌رودان تا فراسوی ارس
سرزمین اران، زادبوم مادان
وز دگر سو بر فراز سیستان و مُکران
بر سمرقند، بلخ و بخارای سترگ
بر هرات و بر مرو، بر خراسان بزرگ
ز کنار سیستان تا به خوارزم و تخار
روی البرز بلند تا فرارود
تا به سرسبز فلات پامیر
تا بدان‌جا که فرود آمده تیر از کمانِ آن کمان‌دار دلیر
تا بگیرد کی اوج به امید یزدان ایران…

دانلود تصنیف «خلیــج پــارس» – لینک مستقیم

» آهنگساز: علی قمصری
» خواننــده: همایون شجریان
» کلام: حسین فرهنگ‌مهر

غُرش خیزاب‌های نیلگونْ دریای پارس
بازتابی هست از نام غرورافزای پارس
تا به‌یاد آرد شکوه روزگار باستان
کی خلیج پارس از بیگانگان گیرد نشان
هم‌نوا خیزاب‌ها خوانند با من این سرود
باد بر هر چه نشان از پارس دارد بس درود
هم‌نوا و هم‌سُرا خیزاب‌های پُرخروش
می‌زنند ایرانیان را سربه‌سر بانگِ بهوش
یک‌زبان و یک‌دل و هم‌بسته و هم‌داستان
مرزها را با خردورزی زدایید از میان
پاک باید تا کنید آثار ننگین‌نامه‌ها
کرد آنچه پاره‌پاره میهن و از هم جدا جدا
سربه‌سر باشید مانند دماوند استوار
هم‌دل و هم‌آرمان و ایران‌زمین را پاسدار