‏در ابتدا باید بدونید که تحصیل در اروپا یا کلا خارج از کشور شروع یه زندگیه‌ سخته..بعضی‌ از ماها فکر می‌کنیم ‏که زندگی‌ و تحصیل در اروپا و یا آمریکا خیلی‌ کار ساده و راحتیه .. چون با توجه به امکانات تحصیلی‌ و آزادی که وجود داره ،‏می‌تونیم به راحتی‌ از پسش بر بیایم ولی‌ بعد از اینکه میاییم میبینیم ای دل غافل! همه چیزهایی که بعد از اومدن میبینیم با شنیده هامون فرق می‌کنه اونم از نوع زمین تا آسمون !‏

‏در اینجا توجه شما رو به چند نکتهٔ خیلی مهم جلب می‌کنم :

‏۱. مهمترین مشکلی‌ که برای هر کس در این ور آب پیش میاد غم غربته … در واقع بیشتر دوستان فکر می‌کنن که این مساله هیچ اهمیتی‌ نداره ‏و بعد از یه مدت عادت می‌کنن ، ‏ولی‌ باید بگم حتی سخت ترین آدمها که به شدت از شرایط سیاسی‌ و اجتماعی‌ ایران ناراضی بودن و حاضر نبودن یه لحظه هم ایران بمونن ، بعد یه مدتی‌ که این ور موندن … دیدن نه .. واقعا سخته !

‏میدونید ما ایرانیها از لحاظ عاطفی‌ خیلی‌ حساس هستیم .. کنار خانواده بودن خیلی‌ برامون مهمه..برعکس اینجا که دیگه خانواده اهمیت خودش رو از دست داده و آدمها اوقات خودشون رو با حیوانات سپری میکنن..دایی و خاله و عمه و عمو دیگه معنی نداره … فکرشو بکنید ، من که چندشم میشه …

‏البته اینم بگما اینجا مردم از لحاظ فرهنگی‌ در سطح بالایی‌ هستند و کمتر از ایران آدم احساس نا امنی‌ میکنه‌ .. در حالت کلی‌ همه بهت کمک می‌کنن تا کارت راه بیفته.. این خیلی‌ عالیه ، ‏ولی‌ باز یه چیزایی هست که تحملش سخته … بعضی‌ اوقات برای خیلی‌ چیزای ایران دلم تنگ می‌شه.. برای فارسی‌ حرف زدن آدما…حتی گاهی وقت ها برای ترافیک تهران.. شاید بگید بابا این پسره خوشی‌ زده زیر دلش … داره اونجا عشق و حالشو می‌کنه به ما که رسید میگه بده ، اخه !!

نه دوستان من.. من اگر اینجوری فکر می‌کردم ۱ % هم امکان نداشت این وبلاگ رو راه بندازم ، مطمئن باشید اینقدر کار سرم ریخته که وقت نوشتن برای شما رو نداشته باشم‏.. ولی‌ خوب دوست ندارم به راهی‌ برید که خیلی ها رفتند و پشیمون شدن.. و البته خیلی‌ هم رفتند و خوش بخت شدن !

من تمام مسائل ریز و درشت رو ‏بدون افراط و تفریط در اختیار شما قرار میدم.. در واقع اینها تجربیات چندین سالهٔ من هست که بدون هیچ پاداشی‌ می‌خوام در اختیار هموطنان عزیزم قرار بدم.

شمایی‌ که قصد ادامهٔ تحصیل در خارج از کشور رو داری تمام این جوانب رو در نظر بگیر… اگر این توانایی‌ رو در خودت دیدی و مرد عمل هستی‌ ( خانم های محترم اگر زن عمل هستید ! ) ، ‏پس شروع کن .. با یک ارادهٔ قوی میتونی‌ تمام مشکلاتی‌ رو که گفتم پشت سر بذاری … ولی‌ اگر احساس میکنی‌ که با این چیزا نمیتونی‌ کنار بیایی‌ پس بشین بیشتر فکر کن و تصمیم بهتری برای زندگیت بگیر تا خدایی نکرده هیچ زمانی پشیمون و درمونده نباشی‌…
این نکته رو گفتم برای اون عزیزانی‌ که فکر ‏می‌کنن می‌شه کم کم همه چیزو فراموش کرد.. و خودشون رو برای زندگی دائمی در خارج از ایران آماده کردن.

‏حتی بعضی ها ، سیستم آب و هوایی اروپا فوق العاده بهمشون میریزه ، بیشتر اوقات هوا ابری هست ، کمتر آفتاب رو میبینید ، در زمستون هوا تا ساعت ۹ صبح تاریکه و بعد از ظهر تا ساعت ۳ یا ۴ هوا روشن میمونه ، حالا این برای فرانسه هست ، در سوئد و بلژیک و کشورهای اسکاندیناوی وضع از این بدتره.
‏هموطن عزیز اگر در ایران از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی‌ و شغلی‌ مشکلی‌ نداری یا میتونی‌ تحصیلاتت رو به راحتی‌ ادامه بدی .. توصیه من و خیلی‌ از‏ دوستانم این هست که همون ایران بمونید و بهترین زندگی‌ رو داشته باشید .. و فقط برای تعطیلات و سفر به این ور آب بیایید.

‏ ‏۲. سیستم آموزشی‌ فرانسه با ایران کاملا متفاوت هست.. اینجا نه از جزوه و معرفی‌ کتاب خبری هست نه از کمک های ۲۵ صدمی‌ استاد ..حتی ۲۵ صدم ( !! )

‏طرز امتحان دادن، طرز تشکیل کلاس ها ، رابطهٔ استاد و دانشجو و حتی تقلب کردن هم فرق می‌کنه

( اگر برای اولین بار بگیرن ۱ سال محرومیت ‏از تحصیل رو به دنبال داره )

این ها رو برای این میگم که یه دفعه جا نخورید. ‏استادها هم اصلا اهل ارفاق و نمره دادن بر اساس پاچه خواری نیستن ..و ‏خلاصه درس خوندن و واحد پاس کردن با این اوضاع سخته..


‏اگر کسی‌ فکر می‌کنه اینجا که اومد تازه اول خوش گذرونیش هست سخت در اشتباهه.. مو رو از ماست میکشن بیرون .. یعنی‌ کسی‌ که برای تحصیل و زندگی میاد باید پیه همه چیز رو به خودش بماله.. بی‌ احترامی‌ ، کم محلی‌ ، بی‌ خوابی‌ ، غم غربت ، سختی‌ زبان ، سختی درس ، دوری از خانواده ، … با این چیزا باید در بیفته.. اگه مایه این چیزا رو ‏داری بسم الله…
‏من خیلی‌ هارو میشناسم که وسط راه نیمه کاره ول کردن و برگشتن… قبل از هر تصمیمی‌ درست فکر کنید.


‏در عین اینکه باید بگم درسته که شما بعد از اتمام تحصیلات ، از یک دانشگاه در کشور فرانسه مدرک دارید و به دومین زبان دنیا تسلط دارید..
‏اینها درست ، خیلی شیرین هست ولی‌ به راحتی‌ به دست نمیاد.. همه سختی هاشو باید با جون و دل بخری!

‏‏‏۳. مسالهٔ بعدی دونستن زبان هست .. زبان فرانسه از لحاظ گرامر و دیکته یکی‌ از سخت ترین زبان ها هست…

وقتی‌ میرید سر کلاس میشینید اگه زبانتون قوی نباشه خیلی بهتون سخت میگذره .. جدی میگما .. استاد نمیاد به هوای شما یواش یواش صحبت کنه یا اینکه کمی‌ خوش خط تر رو تخته بنویسه تا شما یادداشت کنید…

‏توصیه اکید من این هست که قبل از اومدن زبان خودتون رو به حد عالی‌ ( نه کافی‌ ) برسونید.. اگر فکر میکنید‌ میایین اینجا و بعد ۳ یا ۴ ماه راه ‏میوفتید اشتباهی‌ بزرگ مرتکب شدید..

چون اولا شما همش سر کلاس هستید وقت زبان کار کردن ندارید.. و دیگه اینکه وقتی‌ سر کلاس میرید و هیچی‌ نمیفهمید زده میشید.. میگید عجب‏غلطی‌ کردیما.. راه برگشت هم ندارید ..

‏دانشگاههای‌ فرانسه کلاس زبان رایگان (و پولی)‌ برای دانشجویان خارجی‌ دارن که زبانشون رو تقویت کنن.. ولی‌ این کلاسا کل زمان شما رو میگیره..تازه بازدهی زیادی هم نداره.

‏من قبل از اومدنم ۱ سال در ایران کلاس زبان رفتم.. وقتی‌ اومدم اینجا تا ۳ ، ۴ ماه گیج بودم.. آخه این فرانسویا خیلی‌ تند صحبت می‌کنن.. از طرفی‌ برای فرا گرفتن درسهای دانشگاه صحبتهای استادم رو ضبط می‌کردم و یا جزوهٔ همکلاسیم رو میگرفتم…
‏بعد که میومدم خونه.. باید ۴ ساعت وقت میزاشتم درس‌ استاد رو به زبون خودم میفهمیدم و یادداشت می‌کردم.. جزوهٔ هم کلاسیم هم که قربونش برم عین ماه شب چهارده ( خودش نه ، جزوش ، آقایون وسوسه نشن )
‏آخه این فرانسویا آخر خوش خطن ( از در عقب ) سخت می‌شه خوند چی نوشتن !!

پدرم در میاد تا یه خطشو بخونم.. خلاصه اینا وقت گیره به زبان نمیرسید

پس قبل از اومدن به سطحی‌ برسید که وقتی‌ اخبار فرانسوی گوش میدید بتونید حداقل ۵۰ % رو بفهمید… در غیر اینصورت باید بگم خسته نباشید… فاتحه !

حالا ‏برای نمونه یه تیکه از درس دادن استادم رو که سر کلاس ضبط کردم براتون میزارم تا قضیه بیاد دستتون : اینجا

تازه این استاد یواشه هست .. کورس موسیو باربوتن رو بیارم قید اینجا رو میزنید !

‏ ۴. دوستانی‌ که در ایران میتونند در مقطع ارشد ادامهٔ تحصیل بدن حالا چه آزاد ، چه پیام نور و چه غیر انتفاعی‌ این کارو حتما انجام بدن، ‏چون شروع کردن تحصیل در سطح دکترا خیلی‌ آسونتر از مستر هست.. در دکترا نیاز به پاس کردن درس ندارید و فقط روی یک موضوع خاص کار می‌کنید..
‏پس تا اونجا که امکان داره مدرک مستر ( ارشد ) رو از ایران بگیرید.. و مشکلات خودتون رو به حد قابل ملاحظه ای‌ کاهش بدید.
‏۵. مدرک کلیه دانشگاههای‌ ایران در اینجا مورد قبول هست از آزاد گرفته تا غیر انتفاعی‌ و پیام نور..

‏۶. افراد زیادی از من میپرسند که چه دانشگاهی‌ مثلا برای فلان رشته بهتره..

عزیزان شما در حال حاضر نمیتونید انتخاب داشته باشید.. اولا اینکه تمام دانشگاههای‌ فرانسه از لحاظ امکانات و کیفیت تدریس در یک سطح هستند.. دانشگاهی‌ که تو پاریس هست با دانشگاهی‌ که تو یه شهر ۱۰۰ هزار نفری هست از این لحاظ یکی‌ هستند.. و هیچ فرقی‌ باهم ندارند.. شما وقتی‌ اقدام به گرفتن پذیرش می‌کنید از ۴ یا ۵ جا درخواست میدی و از بین اینها از یکی‌ یا دوتا دانشگاه جواب مثبت میگیری ، پس عملا حق انتخاب نداری که به کدوم دانشگاه بری در نتیجه به فکر این مساله نباشید .. شما سعی‌ کنید از هر جا که درخواست میدید اسمش در لیست وزارت علوم پیدا بشه.. همین !

اینکه فلان دانشگاه تو معماری قوی هست و یا فلان دانشگاه تو حقوق ضعیفه.. به این چیزا فکر نکنید…

‏۷. اونهایی‌ که واقعا قصد موندن دائمی‌ در فرانسه رو دارند باید یکی‌ از این کارها رو انجام بدن تا کارت اقامت بگیرند :

الف. ازدواج با یک زن فرانسوی ( برای خانم ها یه مرد فرانسوی ) یا کسی‌ که تبعیت فرانسه رو داره… بعد گذشتن ۴ سال از ازدواج به شما ‏پاسپورت فرانسوی و اقامت دائم میدن.. به ازای هر بچه هم که به دنیا بیاد حدود ۱۲۰ یورو ماهیانه کمک میکنند.. حدود ۵۰% از اجاره ی خونه رو هم میدن.. بیمه هم رایگان هست….


ب. استخدام در دانشگاه یا شرکتی‌ فرانسوی : در واقع کسانی‌ که درسشون تموم شد اگر از خودشون لیاقت کاری و درسی نشون بدن به راحتی‌ می‌تونند جذب شرکتهای فرانسوی ( در زمینهٔ رشتهٔ تخصصیشون ) بشن یا جذب دانشگاه محل تحصیل ، با این روش هم به شما کارت اقامت ۱۰ ساله میدن ( ناسیونالیته نمیدن )


ج. خریدن خونه : با خریدن خونه در یکی‌ از شهرهای فرانسه میتونید کارت اقامت ۵ ساله بگیرید.. البته باید سال به سال تمدید کنید.

‏‏د. تا زمانی‌ که محصل هستید هم میتونید کارت اقامت خودتون رو هر ساله تمدید کنید.. البته باید نمرات سال قبل رو هم ارائه بدید.
‏موارد دیگه ای‌ هم هست که زیاد مهم نیست.