آلبالو خورون
خاطرات - حرف دل 19th ژانویه 2009
نزدیک این خوابگاه ما چند تا درخت آلبالو هست .. تابستونا هر روز که از آزمایشگاه میومدم بدجور دلمو آب مینداخت. هر سری که میخواستم برم یه حرکتی بکنم، میگفتم ولش کن ضایس!! آخه فرانسویا اهل خوردن این میوه ی مورد علاقه ی ما ایرانیها نیستن و مثل میوه های بی مصرف این آلبالوهای بیچاره رو طعمه حیوانات میکنند.
این شد که دیگه رگ غیرت ایرانیم به جوش اومد..یه دفعه که دور و بره خوابگاه خلوت بود از درخت رفتم بالا.. شروع کردم به خوردن! آخ که چه حالی داد.. جاتون خالی .. مثل این قحطی زده ها! دیگه اینقدر حواسم به آلبالوها بود، بیخیال رهگذرا شدم. هر کی رد میشد یه نگاه چپ چپ به ما میکرد…آخه اینجا سابقه نداره کسی از درخت بره بالا !!
حالا تو این گیرو داد یه نفر اومد کنار درخت، بعد از سلام گفت این چیه شما میخورید گفتم یه میوه هست که خیلی خوش مزس بعد یکی براش انداختم و در فواید اون از بالای درخت صحبت کردم ، یه کم خورد و گفت : C’est bien یعنی خوبه بعد گفت شما کجایی هستین من هم برای اینکه آبروی ایرانیهای عزیز رو حفظ کنم گفتم سوری هستم.. حالا از شانس بده ما طرف عربی هم بلد بود.. یه دفعه زد کانال دو .. منم یه ذره دستو پا شکسته جواب دادم بعد گفتم ما در اصل سوری هستیم ولی به ترکی صحبت میکنیم. اونم گفت جدی!! نمیدونستم!
دیگه ترکی بلد نبود که ضایع بشم!
هیچی دیگه رفت .. بعد از اتمام عملیات .. گلاب به روتون به چنان دلدردی دچار شدم که نگو … آخه زیاد خوردم ..
ولی بعد از ۲ هفته باز هوس کردم! رفتم پیش یکی از دوستای ایرانیم. طی یک سری عملیات کماندویی با نام آلبالو خورون و با هماهنگی قبلی ساعت ۱۱ شب از ۲ تا درخت بغل هم رفتیم بالا. تجهیزاتم با خودمون آورده بودیم مثل نمک پاش ، سبد ، آب ، .. خلاصه رفتیم بالا و شروع کردیم به خوردن و حرف زدن. البته میشد بچینیم بعد تو خوابگاه بخوریم ولی بالا درخت یه حال دیگه ای داشت. بچه هایی که از اونجا رد میشدن با شنیدن پچ پچای بالای درخت ، اونهم ساعت ۱۱ شب با تعجب سریع از اونجا دور میشدن
مطالب مرتبط
۱۷ پاسخ برای آلبالو خورون”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
19th ژانویه 2009 در ساعت 6:26 ق.ظ
صمیمانه از حفظ ابروی ایرانیان عزیز 😳 و جلوگیری از دیپورت کلی اونها
از فرانسه.. از شما متشکرم…
خسته نباشین ❗
19th ژانویه 2009 در ساعت 6:28 ق.ظ
سازمان حمایت از ایرانیان ……… 🙄
اره…..
23rd ژانویه 2009 در ساعت 6:00 ق.ظ
قشنگ بود
27th ژانویه 2009 در ساعت 12:52 ب.ظ
دست وردار داش امین! این کارها چیه! بابا ناسلامتی دیگه داری دکتر میشی!
ولی خیلی باحال بود! کلی خندیدم!
باز هم از ایرانی بازیها در آوردی جای ما رو هم خالی کن!
مخلصات
18th فوریه 2009 در ساعت 9:07 ق.ظ
kheyli bahal bod.az khande terekidam
9th مارس 2009 در ساعت 1:40 ب.ظ
سلام دوست عزیز 🙂
خیلی قشنگ وخنده اور بود 🙄 🙄 😥 😆 😡
من قصد دارم شمارولینک کنم 😈 😎 اجازه هست جناب ❗ ❗ ❗ ❗ ❓ ❓ ❓
17th ژوئن 2009 در ساعت 11:21 ب.ظ
سلام خیلی خیلی خندیدم باحال بود خیلی زیاد، چه با حال بوده که اون فرانسویه هم از مزه آلبالو خوشش اومده. عکس العمل آدما هم خیلی با حال بود.
9th جولای 2009 در ساعت 5:50 ق.ظ
واقعا درکت میکنم چون خودم میمیرم واسه آلبالو. اگه من اونجا بودم یه درخت رو با آلبالو نمی ذاشتم.
اما خوشم اومد گفتی سوری هستی :))
30th جولای 2009 در ساعت 12:57 ب.ظ
سلام.امین جان ۴ ساله من میام وبسایتت هنوز فارغ تحصیل نشدی پس؟؟؟بابا دل بکن از این مملکت کافرا..بیا ببین مسلمونا چطور دارن هموطناشون رو قتل عام میکنن و میگن اغتشاش گر بودن…اینجا همه خس و خاشاکن…بیای نمیشناسیمون…
4th فوریه 2010 در ساعت 6:30 ب.ظ
khaili bahali koli khandidam khateratet binaziran havas kardam biam faranse.ama jalebe 1ja migi iran beheshte ama 1joori az faranse migi ke adam mige kash faranse boodam.agha taklife maro roshan kon khodaeesh.kodoomesh behtare?mamnoon
28th فوریه 2010 در ساعت 8:36 ق.ظ
ZESHHHTEEEEE nak0o00o0o0o0n in kara0o0o0o0…..aghebat nadaare!!!!!!!!!!!!!!!!
28th اکتبر 2010 در ساعت 6:09 ب.ظ
واقعا جالب و خنده دار نوشته بودی .
راستی من هر دفعه میام سایت شما یه قسمت جدید کشف می کنم (!) همین چند لحظه پیش برای مطلب صفحه ی اولتون کامنت گذاشتم که یهو چشم افتاد به کنار صفحه و مطلب “عادات فرانسوی ها “رو پیگیری کردم خواستم همونجا پیام بذارم گفتم ضایعس حالا شما پیش خودت می گی این بابا چقدر بی کاره تا رسیدم به این مطلب دیگه نتونستم خودما کنترل کنم 🙄 😆
20th ژانویه 2011 در ساعت 2:28 ق.ظ
سلام خوبین ؟
من از محل کارم دنبال سرچ مقاله برای مشتری بودم به سایت شما برخوردم
کلی به این مطلب تو دلم خندیدم خیلی تحمل کردم جلو مشتری ها ضایع نکنم
خوشحال میشم بازم بهتون سر بزنم
سایت پر انرژی دارید
فعلا باید برم کلی کار دارم
خدا نگهدار
14th آوریل 2011 در ساعت 5:39 ب.ظ
پس شما اونجا فرانسویا رو با البالو اشنا کن بعد من از اینجا البالو صادر میکنم فرانسه سودشم سنکانت سنکانت(cinquante cinquant)
Dacord?
22nd می 2011 در ساعت 5:48 ب.ظ
خیلی خوب مینویسی این پستت خیلی خنده دار بود من اینجا آلبالو تازه ندیدم ولی فروشگاه پیکارد یخ زده داره واسه آلبالو پلو از اونجا میخرم …وقتی تازه اومده بودیم فرانسه دخترمو بردم کوئیک اونجا مشکلی پیش اومد منم بلد نبودم فرانسوی خوب حرف بزنم انگلیسی هم اونا بلد نبودند یارو گفت شما ایتالیایی هستید منم گفتم بله گفت وایسا یکی از همکارامو صدا بزنم اون ایتالیایی بلده منم تا اون رفت با دخترم پا گذاشتیم به فرار
6th نوامبر 2011 در ساعت 6:49 ب.ظ
وای خدا -ته خنده بوده اون عملیات کماندویی تون.جدی جدی تو فرانسه از درخت رفتی بالا مشغول آلبالو خوردن شدی ؟البته بهت حق می دم از خیر آلبالو نمیشه گذشت.ولی من اگه جای تو بودم میرفتم یه عالمه آلبالو هم میچیدم و باهاش شربت و مربا هم درست میکردم.
راستی امین جان بابت حفظ آبروی ایرانی ها در آن سوی مرزها از شما کمال تشکر را دارم.
10th نوامبر 2011 در ساعت 10:31 ق.ظ
سلام بر نسرین عزیز، حال کردی هوای ایرانیا رو داشتم 🙂 مرسی از لطفت