برای کسانی که فارسی یا انگلیسی زبان مادریشونه ٬ آموختن زبان فرانسه بدلیل تفاوتهای اساسی که با این دو زبان داره بسیار مشکله .
گذشته از مذکر٬ مونث بودن تمام اشیا و اسامی که درهر مورد کاربرد ضمیر متناسب با خودش رو می طلبه (بقول یکی از دوستان٬ عربی زبانهای لاتین ٬ زبان فرانسه است!) و همچنین صرف افعال که حتی بعضی اوقات دیکته فعل از اول شخص تا سوم شخص کلا تغییر می کنه و میشه گفت این دو مشکل اصلا در زبانهای فارسی وانگلیسی وجود نداره ٬ سه مورد دیگه هم هست که در طی این سه ماهی که در فرانسه بودم خیلی باهاشون درگیر بودم.

اول ٬ اوایل متوجه شدم موقعی که فامیلی ام رو برای فرانسوی ها هجی می کنم بجای صدای حرف E اونها صدای O رو از دهن من می شنوند و این البته به دلیل تفاوت سیستم آوایی زبانهای فارسی و فرانسه است ( که متاسفانه استادان زبان فرانسه در ایران زیاد روش کار نمی کنن و و شایدچون یاددادن نحوه تلفظ کار بسیار مشکلیه از خیرش می گذرند!) از اون موقع شروع به تصحیح این مشکل کردم و به کمک یکی از همکلاسیهام که استاد کالج و محل قرار گرفتن زبان رو در هنگام تلفظ حروف با حوصله باهام تمرین می کرد تونستم تا حدودی این مشکل رو برطرف کنم.
دوم٬ در زبان فرانسه (باز برعکس فارسی و انگلیسی) در جمله٬ ضمایر مفعولی قبل از فعل می آیند که میشه گفت این مورد بزرگترین مشکل من هنگام صحبت به زبان فرانسه است.
چون تا بحال وقتی فارسی حرف می زدم اول به فعل و زمان اون فکر می کردم بعد به ضمیر مفعولی مثلا در جمله « من خواندمش» اول به فعل خواندن فکر می کردم بعد به ضمیر ش ٬ اما حالا باید در مورد ضمیر و اون چیزی که می خوام در موردش فعل رو بکار ببرم فکر کنم بعدا به فعل٬ و احتیاج به تغییر نحوه تفکر دارم که خوب کار ساده ای نیست!
سوم هم اینکه در زبان فرانسه برای هر موقعیتی فعل مخصوص به اون وجود داره که باید حتما در فرانسه باشید تا بتونید موقعیت استفاده از افعال رو بشناسید. مثلا برای مفهوم «دادن» یا « پس دادن » چند فعل وجود داره و تنها با فعل ساده Donner نمی تونید منظور خودتون رو برسونید ضمنا فرانسوی ها ضمن حرف زدن برای زیبایی کلام با فعل Mettre تر کیباتی میسازند که حتی در دیکسیونر هم نمی تونید اونها رو پیدا کنید و باید معنی اش رو از خود اونها بپرسید.
اینجا ۹۰٪ دانشجویان خارجی از مستعمرات سابق فرانسه مثل الجزایر ٬ مراکش ٬ لبنان ٬ سوریه ٬ ویتنام٬ سنگال و…اومدن که زبان رسمی کشورشون اغلب هنوز فرانسه است و از دبستان این زبون رو یاد گرفتن و سایرین هم دانشجویان زبان و ادبیات فرانسه هستند (مثل این دوست آلمانی ما)
پس بی دلیل نیست که با وجود تقریبا رایگان بودن دانشگاههای فرانسه تعداد دانشجویان غیر فرانسه زبان(Non-Francophone) وهمچنین ایرانی اینقدر کمه٬ بس که این زبان لامصب سخته!
البته باز جای شکرش باقیه که برعکس سوئدی و فنلاندی که اونها هم زبانهای مشکلی هستند اما فقط در همان کشورها کاربرد دارند٬ فرانسه زبان بین المللیه و حداقل توی هرقاره کشوری پیدا میشه که به این زبان تکلم کنه.

– این آخری رو برای دلخوشکنک خودم گفتم ٬ حالا دیگه شما نزنید تو ذوقم!!

نوشته دوست خوبم آقای امیر حسابدار ، دانشجویی از فرانسه